اصول کسب و کار موفق
اگر به دنبال یادگیری اصول کسب و کار موفق هستید کتاب خوردن فیل را بخوانید.
میتوان گفت برای پولدار شدن اصولی وجود دارند و آن اصول کسب و کار موفق است که از فرط سادگی، دیده نمیشوند. خیلی از افراد باور ندارند که برای حل برخی مشکلات ممکن است راهحلهای سادهای وجود داشته باشد. تصورشان این است که راهحلها همیشه پیچیده هستند و اگر درجایی بتوانند مشکلی را بهسادگی حل کنند، احساس میکنند که حتماً اشتباهی رخداده است. یک مثال ملموس در این رابطه، مسئله مضرات سیگار و خطراتی است که مصرف آن برای افراد ایجاد میکند.
پولدار شویم
شما هم مثل بسیاری از افراد فکر میکنید که امکان ندارد با توجه به شرایط اقتصادی دنیا و کشورمان بهراحتی پولدار شویم. احتمالاً با خود میگویید که اگر اینگونه بود تابهحال همه پولدار شده بودند و کسی دچار مشکل اقتصادی نبود. ظاهراً باید این حرف درست باشد ولی علت اصلی ناتوانی افراد در کسب درآمد بالا و محقق کردن رؤیاهایشان، شیوههای تربیتی نادرست و ضعف نظام آموزش سنتی در تمام دنیا و جوامع است.
نظام آموزشی کشورها:
نظام آموزشی در اکثر کشورها، عموماً بر پایه آموزشهای تئوری بناشده و فارغالتحصیلان دبیرستانی و دانشگاهی، فاقد تواناییهای عملی و کاربردی موردنیاز برای راهاندازی کسبوکار و کسب درآمد مناسب هستند. این در حالی است که افراد عملگرا، با کسب توانمندیهای موردنیاز، مستقیماً وارد بازارکار شده و کسبوکار خود را به راه میاندازند. دانستن این نکته جالب است که افراد مشهور، توانمند و ثروتمندی چون بیل گیتس (مایکروسافت)، استیو جابز (اپل)، ریچارد برانسون (ویرجین)، مارک زاکربرگ (فیسبوک) و …. تحصیلات خود را نیمهتمام رها کرده و رؤیاهایشان را به اجرا درآوردند.
چگونه از کتاب خوردن فیل بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم؟
در این کتاب تلاش گردیده تا تجربیات افراد موفق و تجربیات شخصی مولف ذکر گردد. همچنین ترجیح مولف این است تا از ذکر مطالب تئوری و بیهوده اجتناب کند و مطالب کاربردی باشد.
از شما خواننده محترم نیز درخواست میگردد تا کتاب را به صورت عمقی مطالعه نمایید و سادگی مطالب چیزی از اهمیت و ارزش کتاب در نزد شما کم نکند.
طرز کار کتاب خوردن فیل !
به قول جیم ران: «وقتی کتاب خوردن فیل را میخوانید، تصور کنید در حال خرید هستید و تنها نظراتی را که به درد شما میخورد، ببرید و استفاده کنید و مطمئناً نباید هر چیزی را که هر کس میگوید بخرید، اما به خود این فرصت را بدهید که صفحات بعد را با فکر بازتری بخوانید. اگر برای شما معنیدار بود، آن را امتحان کنید. اگر این طور نبود به آن توجهی نکنید و از آن بگذرید. به خاطر داشته باشید در انجام هر کاری خود را یک شاگرد بدانید نه یک استاد.»
مقدمه
هریپاتر خوشقدم
چرا دنیا اینجوری شد؟
هریپاتر خوشقدم
پولدارشدن؟! مگه میشه؟! چطوری؟ تنبلها هم میتونند؟
اگه مدرک دکترا یا کارشناسی ارشد داشتم، خوب بود.
اوضاع اشتغال تحصیلکردهها چطوره؟
بیکاری در ۲۰ سال گذشته
افادههای بیکاران ایرانی!
مشکل فرهنگی بیکاران
هزینههای آموزش به انحراف رفته است
دیگه وقتشه!
اصل اول: ایمان و باور داشته باشید که سریع پولدارشدن امکانپذیر است و شما قطعاً پولدار خواهید شد.
• گذشتهها بهتر از الان بود!
بهانههای عدم شروع به اقدام اصول کسب و کار موفق
• گذشتهها بهتر از الان بود!
• جوانم و تجربه لازم را ندارم
• دیگه دیر شده و از ما گذشته!
• دستم خالیه، سرمایه ندارم
• تحصیلات مناسب ندارم
• استعدادشو ندارم
• حوصله ندارم
۲۴ ساعت ایرانیها چگونه میگذرد؟
• میترسم شکست بخورم
افراد در برابر شکست، سه نوع عکسالعمل نشان میدهند:
• این کار در دنیای واقعی جواب نمیده!
• هنوز وقتش نیست، بعداً یه کاری میکنم!
اصل دوم : متعهد و مقید به رعایت نظم و انضباط باشید.
اصول انضباط
اصول انضباط
رابطه انضباط و عادت
انضباط مثل یک طیف عمل میکند
چرا برای دستیابی به یک زندگی خوب به انضباط نیاز داریم؟
موارد ضروری برای رسیدن به نظم و انضباط
ویژگیهای فرد منظم
اصل سوم: محیط و افراد دور و برتان را تغییر دهید.
چرا افراد عادی، ثروتمند نمیشوند؟
چرا افراد عادی، ثروتمند نمیشوند؟
• نادانی
• نداشتن انگیزه و علاقه
• ترس
• بهانهجویی
• فقدان آموزش
• لذتهای لحظهای
• درگیر روزمرگیهای زندگی شدن
• تنبلی و اهمالکاری
• فقدان نظم در زندگی
• نداشتن هدف و چشمانداز مناسب
• ارتباطات نامناسب
• نگرش منفی
• غرور و تکبر
• نداشتن مطالعه
• رعایت نکردن اصول کسب و کار موفق
اصل چهارم: متخصص شوید.
• نیاز
• نیاز
• مشکل
• رویا
• اجبار
به دنبال علاقه خود بروید
تمرکز بر نقاط قوت
ذهن فرصتیاب داشته باشید
چشم فرصتبین داشته باشید
گوش فرصتشنو داشته باشید
اصل پنجم: یک ارزش ویژه خاص خودتان ایجاد کنید.
یک مرد روستایی ایرانی با درآمد میلیارد دلاری!
یک مرد روستایی ایرانی با درآمد میلیارد دلاری!
کسبوکار همراه با ارزشآفرینی
مثالهایی از ارزشآفرینی در کسبوکارها
استاندارد خاص خودتان را خلق کنید
آیا ایده کسبوکار شما پولساز هست؟
اصل ششم: مخاطبان خود را به درستی شناسایی کنید.
مشتری کیست؟
مشتری کیست؟
انواع مشتری
• مشتری حقیقی
نیاز مشترى
انواع نیازهای مشتری
ارزش زمانی مشتری
نگاه نو به مشتری
کسبوکارهای مشتریگرا
گاو بنفش داشته باشید
مشتریسالاری
۵۰ روش کاربردی برای جذب مشتری
خلاصه مراحل دستیابی به مشتری و مدیریت ارتباط با وی
اصل هفتم: برندسازی کنید
مشتری کیست؟
مشتری کیست؟
انواع مشتری
• مشتری حقیقی
نیاز مشترى
انواع نیازهای مشتری
ارزش زمانی مشتری
نگاه نو به مشتری
کسبوکارهای مشتریگرا
گاو بنفش داشته باشید
مشتریسالاری
۵۰ روش کاربردی برای جذب مشتری
خلاصه مراحل دستیابی به مشتری و مدیریت ارتباط با وی
اصل هشتم: بازاریابی محصولات و خدمات شما
بازاریابی چیست؟
بازاریابی چیست؟
اصول بازاریابی
مفهوم مصرفکننده از نگاه بازاریابی
برنامه بازاریابی
مزایای طرح بازاریابی
ساختار طرح بازاریابی
مرور استراتژیها و تکنیکها
هدفگذاری
تدوین سیاستهای قیمتگذاری
ایجاد یک استراتژی ترفیع اثربخش
شناسایی رقبا
توصیف محصول
تدوین بودجه بازاریابی
توصیف مکان
بازار
بازار رقابت کامل
تعداد زیاد تولیدکننده
تعداد زیاد مصرفکننده
بازار رقابت انحصاری
بازار چندقطبی
بازار بینالمللی
بازارهای چندملیتی
مطالعات بازار
بخشبندی بازار
اهمیت بخشبندی بازار
بخشهای بازار چگونه تعریف میشوند؟
مبنای بخشبندی بازارهای مصرف
فرایند بخشبندی بازار
تجزیه و تحلیل رقابت با رقبا
بازاریابی مجازی
طراحی وبسایت
قوانین رسانههای اجتماعی برای کارآفرینان
۳۸ نکته کاربردی برای رسانههای اجتماعی
اصول کسب و کار موفق
اصل نهم: برای محصولات و خدمات خود تبلیغ کنید
دلایل تبلیغات
دلایل تبلیغات
• تبلیغات جنبه اطلاعرسانی دارد.
• تبلیغات برای ترغیب مشتریان انجام میشود.
• تبلیغات به مشتری یادآوری میکند.
برنامه تبلیغاتی
کمپین تبلیغاتی
انواع اثربخشی تبلیغاتی در مخاطبان
ویژگیهای چشمانداز تبلیغاتی
مأموریت تبلیغاتی
اجزای تشکیلدهنده مأموریت تبلیغاتی
اهداف تبلیغات
اجرای استراتژی
استراتژی
دلایل شکست استراتژیهای تبلیغاتی
توصیههایی برای فراهم کردن خلق استراتژی اثربخش
عوامل بیرونی موثر در مخاطبان تبلیغاتی
عوامل درونی موثر در مخاطبان تبلیغاتی
برخی ارزشهای فرهنگی اثرگذار بر تبلیغات
عوامل فردی موثر در تبلیغات
عوامل شخصیتی موثر بر مخاطبان تبلیغاتی
عوامل موثر بر تبلیغات مرتبط با اجتماع مخاطبان
عوامل موثر بر رفتار اجتماعی مخاطبان تبلیغاتی
برخی از مواردی که در بررسی مخاطبان تبلیغاتی در ایران میتوانند موردتوجه قرار گیرند:
اصل دهم: همین حالا شروع کنید.
یافتن نقطه کانونی کسب و کارتان
مقدمه
شما هم مثل بسیاری از افراد در دنیا فکر میکنید که عنوان کتاب خوردن فیل چرند است و امکان ندارد با توجه به شرایط اقتصادی دنیا و کشورمان به راحتی پولدار شویم. احتمالاً با خود میگویید که اگر این گونه بود تا به حال همه پولدار شده بودند و کسی دچار مشکل اقتصادی نبود. ظاهراً باید این حرف درست باشد ولی علت اصلی ناتوانی افراد در کسب درآمد بالا و محقق کردن رویاهایشان، شیوههای تربیتی نادرست و ضعف نظام آموزش سنتی در تمام دنیا و جوامع است. نظام آموزشی در اکثر کشورها، عموماً بر پایه آموزشهای تئوری بنا شده و فارغالتحصیلان دبیرستانی و دانشگاهی، فاقد تواناییهای عملی و کاربردی موردنیاز برای راهاندازی کسبوکار و کسب درآمد مناسب هستند.
ولی:
این در حالی است که افراد عملگرا، با کسب توانمندیهای موردنیاز، مستقیماً وارد بازار کار شده و کسبوکار خود را به راه میاندازند. دانستن این نکته جالب است که افراد مشهور، توانمند و ثروتمندی چون، بیل گیتس (مایکروسافت)، استیو جابز (اپل)، ریچارد برانسون (ویرجین)، مارک زاکربرگ (فیسبوک) و …. تحصیلات خود را نیمه تمام رها کرده و رویاهایشان را به اجرا درآوردند.
چرا دنیا اینجوری شد؟
همه ما این نصیحتها را از والدینمان شنیدهایم:
● «فرزندم، درسات رو خوب بخون تا یه شغل مناسب پیدا کنی که بیمه هم داشته باشه و بعد از ۳۰ سال بتونی حقوق بازنشستگی بگیری و زندگیت رو بگذرونی.»
● «دنبال یه کار استخدامی باش تا یه آب باریکهای تو زندگیت داشته باشی.»
دستورالعمل:
احتمالاً این دستورالعمل حدود صد سال قدمت دارد. این نوع توصیهها، شاید در گذشتههای دور مفید بودند ولی الان دیگر کارایی لازم را ندارند. وقتی همه چیز زندگی ما، مثل ارتباطات و حتی غذاخوردنمان تغییر کرده، چطور میتوان با توصیههای صد سال قبل به موفقیت و زندگی بهتر رسید؟
شرایط امروزی که اکنون با آن مواجه هستیم، فقط مختص جامعه و کشور ما نیست، بلکه کل جهان متأثر از این شرایط است. چه بلایی بر سر دنیا آمده و چه اتفاقی رخ داده که تغییرات، اینقدر سریع در جوامع و فرهنگها رسوخ کرده است؟
جهانی شدن
همه ما واژه جهانیشدن را شنیدهایم. دنیا از بُعد تاریخی در سه مرحله شاهد جهانیشدن بوده است.
مرحله اول جهانیشدن، در اواخر قرن پانزده میلادی، زمانی که کریستف کلمب، دنیای جدید یا همان آمریکا را کشف کرد، شروع و تا اواخر قرن نوزده به طول انجامید. (۱۸۰۰-۱۴۹۲میلادی) در این مرحله، دنیا از مقیاس بزرگ به متوسط تنزل پیدا کرد و عامل محرک آن، کشورها بودند. افزایش نیرو و قدرت کشورها و استفاده از قدرتها و انرژیهای طبیعی، همچون باد و بخار و … موجبات تغییر را فراهم کردند. داشتن قدرت، موجب شد که هر کشور، در پی یافتن جایگاه اصلی خود در رقابتهای جهانی و همکاری با دیگر کشورها باشد.
مرحله دوم جهانیشدن:
طی قرن نوزدهم و بیستم اتفاق افتاد، یعنی سالهای ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ میلادی. دنیا در این مرحله، از مقیاس متوسط به کوچک رسید. هزینههای ارتباطات راه دور کاهش یافت. گسترش و توسعه خطوط تلفن، استفاده از ماهواره و بهوجود آمدن اینترنت، منجر به کاهش هر چه بیشتر هزینههای ارتباطی شد و بهعنوان عامل تغییر، منجر به ورود جهان به مرحله دوم جهانیشدن گردید. گسترش روزافزون صنعت و تکنولوژی، افزایش شرکتها را باعث شد و شرکتها نیز نیروی محرکه جهانیشدن را ایجاد کردند. در این دوران، هر شرکتی در پی یافتن جایگاه مناسب خود در اقتصاد جهانی بود.
مرحله سوم جهانیشدن
نیز از ابتدای قرن بیستویکم (سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد) اتفاق افتاد و دنیا از مقیاس کوچک به ریز تنزل پیدا کرد، یعنی نیروی محرکه جهانیشدن، افراد هستند. تکامل تکنولوژی در حوزه ارتباطات و IT، فراگیر شدن اینترنت و گوشیهای هوشمند تلفن همراه، لپتاپ و تبلت، بهعنوان عامل تغییر، به افراد و گروههای کوچک امکان داد که مستقیماً پیام اختصاصی خود را ایجاد کرده و به تمام مخاطبان خود از سراسر جهان و فارغ از مرزبندیهای نژادی، فرهنگی، قومی و اجتماعی، انتقال دهند. درواقع، گسترش تکنولوژی و وجود این شرایط خاص، باعث ایجاد همگرایی در بین افراد و گروهها برای ایجاد و درک پیامها شده و بهجای رقابت، فرصت بیشتری را برای همکاری بین افراد فراهم آورده است. در این مرحله، افراد بهدنبال یافتن جایگاه ویژه خود در اقتصاد جهانی و همکاریهای متقابل هستند.
ویژگی این مرحله:
ویژگی مهم این مراحل این است که در ایجاد مراحل اول و دوم، دنیای غرب، آمریکا و اروپا، نقش مهمی داشتند، در حالی که در مرحله سوم جهانیشدن، افراد و گروههای غیرغربی و غیرسفید، نقش مهمتری دارند. بهعبارت دیگر، همه افراد، فارغ از هر رنگ و نژادی میتوانند در این فرایند شرکت کرده و تأثیرگذار باشند.
با توجه به مطالب ذکر شده درمییابیم که هیچگاه در طول تاریخ، فرصتی اینچنین مناسب، پیشِ روی ما نبوده تا بتوانیم رویاهایمان را به درآمد و پول تبدیل کنیم. پس تنها چیزی که برای کسب درآمد نیاز داریم، رویا و همت مناسب برای تحقق آن رویاست.
هریپاتر خوشقدم
جی. کی. رولینگ، نویسنده و خالق مجموعه داستانهای هریپاتر، مادر تنهایی بود که فقط از طریق مستمری بیمه گذران زندگی میکرد. مدتی نیز به علت افسردگی و اقدام به خودکشی ناموفق در یک بیمارستان روانی بستری بود. او توانست در اوج سختیهای زندگی و با چنین شرایط روحی و روانی، رویاهای خود را به پول تبدیل کند. در سال ۱۹۹۰ بود که جی. کی. رولینگ سوار بر قطاری در مسیر منچستر به لندن نشسته بود و ناگهان فکر و ایده اصلی هری پاتر به ذهنش رسید. او در سایتش مینویسد: «تقریبا از ۶ سالگی مینوشتم، مداوم و همیشه، ولی هیچ وقت هیچ فکری به اندازه هری پاتر جذبم نکرده بود. من ۴ ساعت تمام در ایستگاه و در قطار نشستم و تمامی فکرهای مربوط به این پسربچه عینکی، جادوگری که نمیداند جادوگر است، را یکبهیک و با تمام جزئیات به ذهنم سپردم.»
نخستین رمان هری پاتر
نخستین رمان هری پاتر که با یک ماشین تحریر دستی نوشته شده بود، ۱۲ بار از جانب ناشران رد شد، و بالاخره وقتی که مورد پذیرش قرار گرفت، تنها ۱۵۰۰ پوند بهعنوان پیشپرداخت دریافت کرد.
جی. کی. رولینگ در سال ۱۹۹۹ حقوق اقتباس از چهار کتاب اول هری پاتر را به مبلغ یک میلیون پوند (نزدیک به ۲ میلیون دلار) به شرکت برادران وارنر فروخت. محبوبیت ناگهانی هری پاتر، فروش کتابها، حق ترجمهها، فروش امتیاز کتب برای فیلم و بازیهای کامپیوتری باعث شد که هم ناشران و هم خود خانم رولینگ به ثروتی عظیم دست پیدا کنند، چنانچه خانم رولینگ به تنها نویسنده میلیاردر در حال حاضر جهان تبدیل شده است.
نسخه های بفروش رسیده:
تاکنون ۴۵۰ میلیون نسخه از کتابهای هری پاتر به فروش رسیده است و چهار فیلم نخست هری پاتر در فهرست ۲۰ فیلم پرفروش تاریخ سینما قرار گرفتهاند. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ هشت فیلم هری پاتر در سینماهای جهان اکران شدند و به فروشی بالغ بر هشت میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار دست یافتند. کتابهای هری پاتر از پرفروشترین کتابهای تاریخ بشر بودهاند. رمانهای مشهور «رولینگ» تاکنون به ۷۹ زبان دنیا ترجمه شدهاند. تمام اینها باعث شد که در سال ۲۰۰۵ سرمایه خانم رولینگ ۴ میلیارد دلار برآورد شود. مجله فوربس، رولینگ را در رده چهل و هشتمین شخصیت معروف در سال ۲۰۰۷ معرفی کرد. چنانچه او را در انگلستان ثروتمندتر از ملکه الیزابت دوم میدانند. او الان یکی از ثروتمندترین زنان جهان است.
بهنظرتان شبیه چنین کاری از شما برنمیآید؟
هیچکس قرار نیست زندگیتان را بهتر کند، جز خودتان! تنها روشی که برای بهتر کردن شرایط اقتصادیتان دارید این است که خودتان دست به کار شوید و آن را بهتر کنید. زمانی میتوانید به آیندهای روشن امیدوار باشید که خودتان از جا بلند شده و تلاش کنید.
اولین گام هوشمندانه به سمت تحقق رویاها و اهداف، این پرسش است که چه چیزهایی باعث ایجاد بیشترین تفاوت در بهدست آوردن نتیجه میشود؟
پولدارشدن؟! مگه میشه؟! چطوری؟ تنبلها هم میتونند؟
میتوان گفت برای پولدار شدن اصولی وجود دارند که از فرط سادگی، دیده نمیشوند. خیلی از افراد باور ندارند که برای حل برخی مشکلات ممکن است راهحلهای سادهای وجود داشته باشد. تصورشان این است که راهحلها همیشه پیچیده هستند و اگر در جایی بتوانند مشکلی را بهسادگی حل کنند، احساس میکنند که حتماً اشتباهی رخ داده است. یک مثال ملموس در این رابطه، مسأله مضرات سیگار و خطراتی است که مصرف آن برای افراد ایجاد میکند.
چند سوال:
● به نظر شما آیا افراد از این موضوع آگاه نیستند؟
● آیا در روی بسته سیگار در این مورد آگاهیهای لازم داده نشده است؟
● آیا پزشکان از این موضوع اطلاعی ندارند؟
پاسخ همه این سوالات مثبت است. ولی با این حال بسیاری از افراد اقدام به استعمال دخانیات میکنند. همه ما پزشکان سیگاری را دیدهایم، ولی چرا این اتفاق میافتد؟
چرا؟
صِرف دانستن یک موضوع، افراد را وادار به اقدام نمیکند. پولدار شدن نیز به همین شکل است. ممکن است بسیاری از افراد از اصولی که در این کتاب راجع به آنها صحبت خواهیم کرد مطلع باشند، ولی اصل اساسی و شاهکلید ماجرا، اقدام بهموقع در جهت درست است که بسیاری از ما به دلایل مختلف انجام نمیدهیم.
برای کسب درآمد باید محصول خاصی را ایجاد کنید که مردم بخواهند برای استفاده از آن به شما پول پرداخت کنند. محصول شما میتواند کالاهای فیزیکی، خدمات و یا ارائه اطلاعات مناسب باشد و باید به شکلی متمایز و متفاوت ارائه گردد تا افراد بهراحتی برای خرید آن مجاب گردند. بهعبارت بهتر، محصول شما باید برای مشتری دارای ارزش افزودهای باشد تا نسبت به دیگر محصولات مشابه، در مشتری برای خرید رغبت ایجاد کند. (لطفاً به این موضوع دقت داشته باشید. برگ برنده شما در همین نکته است.) محصول شما باید نیاز و مشکلات افراد را برطرف کند و وقتی چنین شد، مطمئن باشید که برای استفاده از محصولات و خدمات شما بهخود تردید راه نخواهند داد. چرا بیل گیتس و یا استیو جابز موفق شدند؟ چون در بهترین شرایط و زمان، محصولات متمایزی به بازار عرضه کردند که پاسخگوی بسیاری از نیازها و مشکلات مردم بود. چرا شما نتوانید این کار را انجام دهید؟
اگر تنبل هستید؟
حتی اگر فرد تنبلی هم باشید، باز هم شانس راهاندازی کسبوکار و کسب درآمد بالا ( طبق اصول کسب و کار موفق ) را خواهید داشت. افراد تنبل، انجام کارها را دوست ندارند و اگر مجبور به انجام کاری باشند، تلاش میکنند با ایجاد مسیرهای میانبر، انجام کارها را سادهتر و راحتتر کنند و با کمترین تلاش، بیشترین نتایج را بهدست آورند. حال اگر شما دارای این توانمندی هستید، میتوانید با آموزش آن به دیگران پولدار شوید. به همین راحتی!
امروز هر کسی میتواند کسبوکاری را آغاز کند. ابزارهایی که قبلاً قابل حصول نبودند امروزه بهسادگی در دسترس هستند. تکنولوژیهایی که قبلاً کلی هزینه داشت، امروزه با مبالغی اندک و حتی رایگان در دسترس هستند. یک نفر میتواند کار یک، دو یا سه نفر و یا حتی کل یک کسبوکار را انجام دهد. کارهایی که در روزگاری نه چندان دور، غیرممکن بود، اکنون بهسادگی قابل انجام است. شما برای انجام کارهای خود نیازمند۶۰، ۸۰ یا ۱۰۰ ساعت کار در هفته نیستید و در کل، ۱۰ تا ۴۰ ساعت کفایت میکند.
در ادامه:
میتوانید با راهاندازی یک کسبوکار کوچک ( طبق اصول کسب و کار موفق ) در کنار کاری که انجام میدهید نیاز مالی خود را تأمین کنید، حتی بدون دفتر کار، برای کسانی کار کنید که هیچ وقت آنها را ندیدهاید و کیلومترها دورتر از شما زندگی میکنند. اکنون زمان تجدیدنظر در مورد کلمه کار است.
اگر فقط یک منبع درآمد دارید، ریسک زیادی کردهاید و باید به فکر چاره باشید. روشهایی که در کتاب خوردن فیل راجع به آنها صحبت میکنیم، عموماً برای افراد شاغلی که درآمد کمی داشته و به دنبال افزایش درآمد خود و بالابردن کیفیت زندگیشان هستند، نیز کاربرد دارد ولی سایر افراد نیز میتوانند از تکنیکهای آن به نحو مطلوب استفاده کنند. با این تکنیکها بهسرعت میتوانید استقلال مالی پیدا کنید. پس هر چه زودتر برای شروع یک سفر سریع و رسیدن به یک مقصد رویایی آماده شوید.
اگه مدرک دکترا یا کارشناسی ارشد داشتم، خوب بود.
بر اساس مطالعات انجام شده، نرخ بیکاری در بین دانشآموختگان در سال ۹۲ رقمی حدود ۶/۱۵ اعلام شده، این در حالی است که نرخ بیکاری در سال ۹۴، ۵/۱۰ درصد اعلام شده و در بهار سال ۹۵ نیز با رشد ۲/۰ درصدی به رقم ۷/۱۰ درصد رسیده است. فاصله پنج درصدی نرخ بیکاری دانشآموختگان با نرخ بیکاری کل، نشاندهنده افزایش نامتوازن تحصیلات عالی و اشتغال در کشور است.
براساس سرشماری سال ۹۰، بیش از ۹۲ درصد جمعیت کشور باسواد بوده و با توجه به روند پرشتاب تحصیلات عالی در چند سال اخیر، بیش از ۱۸ درصد جمعیت کشور دارای تحصیلات عالی هستند. با ادامه این روند، پیشبینیها حاکی از افزایش سطح تحصیلات عمومی مردم دارد که این مسئله مستلزم افزایش متناسب فرصتهای شغلی است، موضوعی که هم اکنون به یکی از دغدغههای مهم سیاستگذاران کشور تبدیل شده است.
اوضاع اشتغال تحصیلکردهها چطوره؟
طبق مطالعات، جمعیت فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ به ۶۱ میلیون نفر خواهد رسید و بهعبارتی دیگر ۲/۵ درصد رشد خواهد داشت، در نتیجه باید سطح اشتغال نیز از رشد ۲/۵ درصد در سال برخوردار باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. بهبیان دیگر، تا سال ۱۴۰۰ باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی در ایران ایجاد شود.
اما نکتهای که در این میان مغفول مانده، نبود تناسب میان تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجادشده در جامعه و شمار دانشآموختگان است. با استناد به نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰ مرکز آمار ایران، مجموعاً حدود ۷۶۸ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارد که از این تعداد ۲۰۷ هزار و ۳۱۰ نفر دارای مدرک فوقدیپلم، ۵۰۵ هزار و ۱۰ نفر دارای مدرک لیسانس، ۵۲ هزار و ۱۶۹ نفر فوقلیسانس و دکترای حرفهای و ۳۳۸۸ نفر نیز دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
آمار نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نشانگر مشکلات ساختاری در بازار کار کشور و نامتناسب بودن سامانه برنامهریزی در نظام آموزش عالی با نیازهای بازار کار را به اثبات میرساند.
به اعتقاد کارشناسان:
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی با تحصیلات آکادمیک و دانش تئوریک بالا ولی سطح مهارت و تخصص پایین، نشانگر این واقعیت است که بازار کار کشور بسیار هوشمند عمل میکند و به تخصص نیروی کار بیش از مدرک آنها اهمیت میدهد، در حالی که آمار نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی بالاست، فارغالتحصیلان مراکز مهارتآموزی با کمترین نرخ بیکاری مواجه هستند.
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۰، بیش از سه میلیون و ۱۰۰ هزار نفر جمعیت بیکار در کشور وجود دارد که از این تعداد، یک میلیون نفر زن و دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر مرد هستند. گزارش مرکز آمار همچنین بیانگر آن است که تعداد کل دانشآموختگان مقطع آموزش عالی کشور در سال ۹۰ نسبت به پنج سال قبل، چیزی در حدود سه میلیون و ۶۱۲ هزار و ۵۴۲ نفر افزایش یافته است.
بالا بودن آمار:
مسئله بالا بودن آمار بیکاران جوان کشور، بهنوعی دیگر در بررسی بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله نیز مشهود است؛ چرا که بیشترین درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی در سنین ۲۰ تا ۳۰ سال قرار میگیرند. این گروه سنی نرخ بیکاری ۶/۲۸ درصدی را تجربه کردند. مردان تا ۲۴ سال، ۸/۲۵درصد و زنان ۵/۳۹ درصد بیکاری را تجربه کردند. اما آن گونه که آمارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارش داده، حدود ۹۰۰ هزار نفر از کل بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند.
بیکاری در ۲۰ سال گذشته
در حال حاضر بر اساس تعریف دولت و مرکز آمار ایران؛ هر کس که حداقل ۱ ساعت در هفته کار کند، شاغل محسوب میشود. در ۲۰ سال گذشته بهطور متوسط نرخ بیکاری در ایران ۸/۱۱ درصد بوده است.
شما برای راهاندازی کسبوکار خود و کسب درآمد بیشتر، نیازی به مدارک دانشگاهی یاMBA یا کیفی پر از مدارج علمی یا قابلیتی برای تحمل ریسکهای مختلف ندارید، آنچه احتیاج دارید فقط یک ایده، مقداری اعتمادبهنفس و حرکت برای کسب درآمد بیشتر است. امروزه فرصتهای زیادی برای ارائه خدمات به آنهایی که نمیتوانند یا نمیخواهند خودشان یکسری از کارها را انجام دهند، وجود دارد.
احتمالاً:
شما هم افرادی را دیدهاید که مهارت خاصی دارند و اصول کسب و کار موفق را میدانند و درآمدشان بالاست، درحالی که سرووضعشان خیلی شیک نیست، ولی در عوض خانه خوبی داشته و خانواده آنها از امکانات خوبی برخوردارند. از سوی دیگر نیز تحصیلکردههایی را میشناسیم که ظاهر بسیار شیکی داشته ولی بدهی زیادی دارند و برای دیگران کار میکنند.
افادههای بیکاران ایرانی!
بر اساس گزارش موسسات کاریابی تهران، کفه کارجویان به سمت درسخواندهها میچربد و بالاتر از ۵٠ درصد متقاضیان کار، دانشگاهرفتهها هستند. اما مشکل اینجاست که لیسانسهها بیشتر به دنبال کارهای اداری و مدیریتی هستند و طبیعی است در کشوری که تنها تعداد مدیران دولتیاش بیشتر از تمام کارمندان ژاپن است، برآورده کردن تقاضای درسخواندهها بسیار دشوار است. بیشتر این افراد میخواهند کارمند شوند و حقوق بالاتر از یکمیلیون و ٧٠٠هزار تومان درخواست میدهند. مهارت خاصی بلد نیستند و بیشتر به معدل بالای نمراتشان و یا دانشگاه محل تحصیلشان تأکید دارند.
درصورتیکه:
دیپلمهها بیشترین تقاضا را برای کارهای فنی دارند و زیردیپلمهها هم بهدنبال کارهای خدماتی مثل نگهبانی، پیک موتوری، ظرفشویی و… هستند. بر اساس تحقیقات موجود، درسخواندهها کار تولیدی را در شأن خود نمیدانند و بیشترشان برای کارهای مدیریتی و کارمندی فرم پر میکنند. جالب است بدانید حتی تحصیلکرده رشتههای فنی هم حاضر نیستند وارد کارخانهها شوند و نهایتش راضی میشوند که در دفتر فروش کارخانهها و در وسط شهر مستقر شوند!
آنچه که مشهود است،
مردم کشورهای نفتی راحتطلب و مصرفی بار آمدهاند و حتی از سرمایههای کارآفرینی که بهعنوان وام و تسهیلات در اختیارشان قرار میگیرد، برای اشتغال استفاده نمیکنند و با هزارویک ترفند، آنها را صرف خرید کالاهای مصرفی میکنند. از سوی دیگر، مهارت کارجویان در سطح انتظار کارفرمایان نیست. مثلاً مدعی هستند که به زبان انگلیسی مسلطند اما در عمل نمیتوانند با یک مشتری خارجی شرکتها بهراحتی مکالمه کنند یا حتی در رشتههای تحصیلی خودشان صاحب مهارت کافی نیستند.
مشاغل مرتبط
مشاغل مرتبط با حوزه فناوری اطلاعات سختترین مشاغلی است که برای آنها بهندرت متخصص پیدا میشود. اغلب درخواستهای مرتبط با برنامهنویسی و پشتیبانی وب و شبکه بیجواب میماند و دانشآموختههای زیادی، تخصص کافی برای حضور در واحدهای فناوری اطلاعات شرکتها و کارخانهها را ندارند. در بین تخصصها، حسابداری جزو مشاغلی است که بیشترین متقاضی را دارد و به گفته مدیران کاریابیهای تهران، حتی ظرف دوساعت برای متقاضی کار پیدا میشود.
همچنین، تحصیلکردههای زیادی هستند که بهمحض قبول نخستین پیشنهاد کاری دوباره بیکار میشوند و برای درخواست کار به مراکز کاریابی مراجعه میکنند. اغلب آنها شرایط کار را سختتر از حد تصورشان میدانند.
مشکل فرهنگی بیکاران
بهنظر میرسد، عمده مشکل بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی، فرهنگی است. در فرهنگ ما ایرانیها، دکتر و مهندسشدن، مدیر و رئیسشدن از کودکی بهعنوان ارزش شغلی به بچهها آموخته میشود و بخش عمدهای از متقاضیان ورود به دانشگاه هم همین نگاه را دارند. جالب است که رشتههای فنیوحرفهای با همین نگاه از ابتدا مورد استقبال قرار نگرفت و خانوادههای زیادی خواهان تحصیل بچههایشان در رشتههایی بودند که از آنها دکتر و مهندس تولید میشود. علاوه بر این، بیشتر فارغالتحصیلان دانشگاهها پیش از انتخاب رشته، شناختی از بازار کار ندارند و صرفاً برای اینکه مدرکی بگیرند، وارد دانشگاه میشوند اما پس از فارغالتحصیلی متوجه میشوند که بازار کاری برای رشتهای که آنها درس خواندهاند، وجود ندارد یا مهارتهای دانشگاهی با مهارتهایی که بازار کار به آنها نیاز دارد، تطابقی ندارد.
هزینههای آموزش به انحراف رفته است
بر اساس گزارشهای رسمی، نظام آموزشی کشور، نهتنها کارآمد نبوده و در راستای خواستههای بازار کار تنظیم نشده است، بلکه هزینه سنگینی از اقتصاد ملی و جیب خانوادهها پرداخته شده که جوانان در رشتههایی تحصیل کنند که به هیچ عنوان بازار کار به آنها، چه از لحاظ کمیت و چه کیفیت نیازی ندارد. در واقع، آموزش محل درآمدزایی برای عدهای خاص شده است و در جهت بازار کار و خواستههای واقعی اقتصاد ایران پیش نمیرود.اصول کسب و کار موفق را باید حتما بیاموزیم.
از سوی دیگر:
برای جوانان توقع ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، فردی که با صرف هزینه و وقت لیسانس میگیرد، این را حق خود میداند که در جایی بنشیند و مدیریت کند، اما بازار کار او را پس میزند، زیرا از تجربه و کارآیی لازم برخوردار نیست. اغلب جوانان بههیچ عنوان از روی شناخت و نیاز بازار کار، رشته تحصیلی خود را انتخاب نمیکنند و بعد که کنکور میدهند و رتبه آنها میآید، تازه به این فکر میافتند که چه رشتهای را انتخاب کنند. نتیجه این شده که امروز با موج بیکارانی مواجه میشویم که بار تجربی و علمی لازم را نداشته ولی توقعات بالایی دارند.
دیگه وقتشه!
با توجه به نکات ذکر شده، زمان مناسب برای راهاندازی کسبوکار جدیدتان فرارسیده، لذا بسیار مهم است که روی انجام کارهایی متمرکز شوید که به آنها عشق میورزید، باید مشتریانی پیدا کنید که محصولاتتان را بخرند، نگران اندازه بازار هم نباشید، زمانی که کسبوکارتان را میسنجید و استراتژی خود را بهبود میبخشید، میتوانید راهی برای رشد و توسعه پیدا کنید.
به اطراف خود نگاه کنید، نیاز یا نیازهایی را پیدا کنید که بتوان آن را برای افراد برآورده کرد.
در وجود خودتان، میل و علاقه و استعدادی که میخواهد خود را بروز دهد، پیدا کنید.
اینترنت هم که یک بستر مناسب را در اختیارتان گذاشته که با هر کسی و در هر زمانی مبادله تجاری داشته باشید.
دیگر چه میخواهید؟
اغلب افراد وقتی صحبت از راهاندازی کسبوکار به میان میآید، تصور میکنند برای این کار نیاز به سرمایه زیادی دارند اما واقعیت این است که امروزه بسیاری از کسبوکارها نیازی به سرمایهگذاری زیادی ندارند. کارهای خدماتی از قبیل کار در حوزه IT، خدمات مجالس، طراحی گرافیک از آن جملهاند.
برای شروع کار، دانستن و بهکاربستن اصولی که در ادامه میآید، به شما در رسیدن به موفقیت و کسب درآمد کمک زیادی خواهد کرد.
دنیا منتظر شماست و به شما و نقشآفرینی منحصربهفرد شما نیاز دارد.
دانلود بخشی از کتاب خوردن فیل
برای دانلود کتاب (( راه رئال مادرید )) کلیک کنید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.