روانشنانسی و موفقیت
در روانشنانسی و موفقیت افراد موفق در مورد شکست متفاوت فکر می کنند.
وقتی از اکثر مردم بپرسید چه کاری برای موفقیت لازم است، به شما خواهند گفت که موفقیت ناشی از سخت کوشی و تلاش است. روانشناسی موفقیت اغلب به طور کامل نادیده گرفته می شود. اگرچه بله، سخت کوشی بخشی از این معادله است، اما قسمت عمده ای آنها از دست رفته است. اگر ذهنیت درستی نداشته باشید ، هرگز نمی توانید موفق شوید.
ذهنیت درست همه چیز را درمان می کند. طرز فکر شما تعیین می کند که شما موفق هستید یا موفق نیستید. طرز فکر شما به شما می گوید که شما یک شکست هستید و باید فقط تسلیم شوید یا در مسیر درست موفقیت قرار دارید. شما به کدام صدا گوش می دهید؟
کارآفرین شدن سخت ترین چالش زندگی شما خواهد بود زیرا شما در حال تبدیل شدن به فردی متفاوت از بقیه هستید. وقتی این اتفاق می افتد ، خودتان را زیر سوال می برید. آیا در مسیر درستی هستید؟ چرا فقط برای شخص دیگری کار نمی کنید؟ اگر همچنان این سوالات را از خود بپرسید، ضرر خواهید کرد. وقتی ذهنیت درستی داشته باشید ، مهم نیست که با چه روبرو شوید ، از آن طرف بیرون می آیید.
“موفقیت نهایی نیست؛ شکست کشنده نیست: این شجاعت برای ادامه کار است که مهم است. ”
– وینستون اس. چرچیل
“بهتر است در اصالت شکست بخوریم تا اینکه در تقلید موفق شویم.”
– هرمان ملویل
“راه موفقیت و راه شکست تقریبا دقیقاً یکسان است.”
– کالین آر. دیویس
به موارد مشترک این موارد توجه می کنید؟
هر سه شامل موفقیت و شکست است. یک دلیل وجود دارد ، و این کلید اصلی روانشناسی موفقیت و شکست است.
مقابله با شکست
معلوم می شود که شکست یکی از بزرگترین نقاط قوت بشریت است و بنابراین نقطه مقابل موفقیت نیست، بلکه در واقع یک عامل اساسی در رسیدن به اهداف ما است. این را دانشمندان تکاملی مانند چارلز داروین ثابت کرده اند، که گفته می شود، “این گونه قوی ترین گونه نیست که زنده مانده است. این کسی است که برای تغییر بیشتر سازگار است. “
تغییر و انطباق دقیقاً همان کاری است که بشر طی قرن ها تکامل انجام داده است. به عنوان مثال، ما در اوایل فهمیدیم که ما به عنوان فردی برای شکار ضعیف هستیم، بدن ما بسیار شکننده است، بنابراین ما با استفاده از توانایی های جمعی خود که منجر به نه تنها توانایی ما برای زنده ماندن، بلکه رشد و نمو ما می شود روبرو هستیم.
نوزادان از طریق همین مکانیسم یاد می گیرند، ما درمانده به دنیا آمده ایم، اما به تدریج یاد می گیریم که چگونه به آنچه می خواهیم اشاره کنیم تا مراقبان متوجه شوند که ما به چه چیزی احتیاج داریم. از طریق آزمایش و خطای بیشتر، با اشتباه و گاهی شکست این در نهایت به ما کمک می کند راه رفتن، صحبت کردن و تبدیل شدن به یک انسان بالغ کاملاً واقعی را یاد بگیریم.
روانشنانسی