فهرست محتوا
۱۲ قانون برای زندگی
در مورد نویسنده: کتاب ۱۲ قانون برای زندگی پیش از اینکه به خلاصهی این کتاب بپردازیم، اندکی از نویسندهی کتاب صحبت میکنیم. جردن برنت یک روانشناس بالینی کانادایی و استاد دانشگاه تورنتو است. نخستین کتاب وی تحت عنوان «نقشههای معنی[۱]» در سال ۱۹۹۹ به چاپ رسید. او از مفاهیم علمی متعددی برای توضیح نظام باور و افسانهها استفاده میکند. کتاب دوم این فرد، « ۱۲ قانون برای زندگی [۲]» میباشد، که در ادامه، خلاصهاش را میبینید.
این کتاب، اثری است که در آن نویسنده راهحلهای عملی را برای آشوبهای درونی مطرح میکند. این راهحلها شامل اصول اخلاقی انتزاعی میباشد که متأثر از دیدگاههای زیستشناسی، ادبیات، دین، اسطورهشناسی و تحقیقات علمی هستند.
قانون اول: صاف بایستید و شانههایتان را عقب بدهید
نویسندهی این کتاب معتقد است بین انسان و خرچنگ دریایی شباهتهای زیادی وجود دارد. خرچنگهای دریایی در مکانی که کف اقیانوس قرار دارد زندگی میکنند. آنها نیازمند فضایی هستند که بتوانند در آن طعمه را شکار کرده و به دنبال لاشهی حیوانات باشند. خرچنگها به دنبال محیط امنی هستند که بهراحتی بتوانند این فعالیتها را انجام دهند. نویسنده معتقد است این طرز تفکر در خرچنگهای دریایی میتواند مشکل ایجاد کند، اگر دو خرچنگ با هم در یکجا باشند چه اتفاقی میافتد؟
قانون دوم: با خود مانند کسی که احتیاج به کمک دارد، رفتار کنید
نویسنده کتاب ۱۲ قانون برای زندگی در این فصل این سؤال را مطرح میکند: چرا قرصهای خود را نمیخورید؟ او از ما میخواهد که تصور کنیم صدها نفر روی زمین هستند که باید از نسخهی خاصی پیروی کنند، حال چه اتفاقی میافتد اگر یکسوم این افراد دستورالعملهای آن نسخه را مصرف نکنند؟ مثلاً برخی از آنها دوز داروها را بهدرستی نمیدانند و عدهای دیگر روش صحیح مصرف آن را (مثلاً یا خیلی دیر دارو را میخورند یا خیلی زود).
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
در چنین حالتی پزشکان قطعاً بیمار را مورد سرزنش قرار میدهند که مسئولیت خود را بهدرستی انجام نداده است. روانشناسان در مقابل، بیمار را مقصر نمیدانند بلکه خود را مقصر اهمال فرد و عدم پیروی از دستورالعمل درست میدانند. روانشناسان در چنین شرایطی تمایل دارند مسائل را عمیقاً بررسی کرده و اغلب خود را مقصر میدانند.
او معتقد است مراقبتهای پزشکی مسئولیتی بر عهدهی ارائهدهندگان این خدمات میباشد. آنها هستند که باید بیمار را کنترل کرده تا به نحو احسن نسخه را دنبال کند. نویسنده اشاره میکند این تنها یکی از مواردی است که روانشناسان را متمایز میکند. او میگوید ما وقت کافی برای بیمارانمان اختصاص میدهیم تا آنها را کمک کنیم. روانشناسی مانند سایر تخصصها نیست که بیمار را مقصر و مسئول همهچیز بداند.
قانون ۳: با افرادی دوست شوید که میخواهند برای شما بهترین باشند
در این فصل کتاب، نویسنده از خواننده میخواهد که در انتخاب دوست بسیار مواظب باشد. بسیاری از افراد دوستانی را انتخاب میکنند که برای آنها مناسب نیستند. گاهی اوقات افراد اشتباه را انتخاب میکنند چراکه میخواهند خود را نجات دهند، این حرکت معمولاً بین نوجوانان و جوانان اتفاق میافتد، اما برخی اوقات توسط افراد مُسن که هنوز به بلوغ لازم نرسیده (و یا خود را تعمداً به ندانستن میزنند) رخ میدهد. نویسنده معتقد است باید دوستانی برای خود انتخاب نمایید که بیشترین تناسب را با شما داشته و برای شما بهترین باشند. دوستانمان نقش محوری در زندگی ما دارند بنابراین باید در انتخاب آنها دقت کرد.
قانون ۴: خود را با دیروزتان مقایسه کنید، نه با فرد دیگری در امروز
نویسنده در کتاب ۱۲ قانون برای زندگی میگوید: مهم نیست چقدر در کاری مهارت دارید، همواره کسی وجود دارد که شما را بیکیفیت جلوه دهد. بنابراین هیچگاه خود را با دیگری مقایسه نکنید، طرف مقایسه باید همواره خودتان باشید. زمانی که خود را با دیگری مقایسه میکنید زندگی پراسترس و ناامیدکنندهای خواهید داشت.
در عوض زمانی که خود را با گذشتهی خود مقایسه میکنید، میتوانید هرروز بهتر شوید. سوپراستار دیروز، میتواند امروز بسیار بدی داشته باشد. بنابراین هرگز خود را با حال حاضر کسی مقایسه نکنید.