کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند

کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند

کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند

نویسنده: James Allen. آلن نویسنده و فیلسوف انگلیسی است که به دلیل کتاب‌های انگیزشی و اشعارش، به عنوان پرچم‌دار مکتب کمک به خود، به شهرت رسیده است. مهم‌ترین اثر وی، « کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند »، بارها بازنشر شده است.

در این کتاب آلن معتقد است انسان‌ها تفکراتشان را می‌سازند، به‌گونه‌ای که هرچقدر بیشتر افکار منفی در ذهنمان داشته باشیم، زندگی‌مان منفی خواهد شد. برعکس، اگر مثبت فکر کنیم، اتفاقات مثبتی را در زندگی تجربه کرده و لذت می‌بریم. افکار ما حقایق را جذب می‌کند و قطعاً به حقیقت می‌پیوندد.

خلاصه‌ی کتاب  (( آن‌ طور که انسان فکر می‌کند ))

جیمز آلن در این کتاب می‌گوید: «همواره به افکارتان دقیق باشید، افکارتان تبدیل به کلامتان، کلامتان مبدل به رفتار، رفتارتان مبدل به عادات، عاداتتان مبدل به شخصیت و شخصیتتان زندگی شما را می‌سازد.»

آلن در اظهارنظری هوشمندانه در این کتاب می‌گوید: «یک انسان دیر یا زود متوجه می‌شود که باغبان باغ روحش و مدیر زندگی‌اش می‌باشد.»

جیمز می‌گوید: «انسان باید بداند که نمی‌تواند به اتفاقات فرمان دهد، بلکه می‌تواند به خود دستور بدهد؛ او نمی‌تواند اراده‌ی دیگران را جهت دهد بلکه باید به خود جهت‌دهی نماید؛ مردم در حقیقت استاد و راهنمای خود هستند.»

از کتاب های ما دیدن کنید

فصل اول: تفکرات و مشخصه‌ها

در این فصل نویسنده می‌گوید: «تفکرات یک فرد احساسات او را تشکیل می‌دهد. در حقیقت انسان‌ها همان چیزی هستند که فکر می‌کنند. شخصیت یک فرد است که تفکراتش را تکمیل می‌کند. به‌بیان‌دیگر شخصیت یک انسان است که تفکرات او را شکل می‌دهد. همان‌طور که گیاه از دانه‌ها می‌روید، انسان نیز از تفکراتش تغذیه می‌شود و بدون آن‌ها موجودیت ندارد.»

نویسنده معتقد است: «اقدامات، شکوفه‌ی تفکرات و رنج و لذت، ثمرات این اقدامات هستند. ازاین‌رو زندگی فرد، چه تلخ و چه شیرین، نتیجه‌ی تفکرات اوست.»

فصل دوم: تأثیر اندیشه بر شرایط

نویسنده در این فصل از کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند می‌گوید: «ما همان‌جایی قرار داریم که تفکراتمان قرار دارند.» وی معتقد است: «این‌گونه نیست که بگوییم شرایط خارجی عوامل بی‌تأثیری هستند، اما این ما هستیم که بین شرایط بیرونی و عوامل درونی تعادل ایجاد می‌کنیم.»

فصل سوم: تأثیر اندیشه بر سلامتی

در این فصل گفته می‌شود که بدن در خدمت تفکرات است. در حقیقت بدن ما، به‌طور خودآگاه یا ناخودآگاه، آنچه را که تفکراتمان می‌گوید دنبال می‌کند، عاداتی که زائده‌ی افکار ما هستند تأثیرشان را در زندگی خواهند داشت. نویسنده معتقد است: «بدن سالم، افکار سالمی را به دنبال خواهد داشت. افرادی که زندگی خود را با ترس‌های مختلف، مثل ترس از بیماری، سپری می‌کنند؛ درنهایت آن را جذب خواهند کرد. بیماری‌ها و سختی‌هایی که برای این افراد در زندگی رخ می‌دهد، تصادفی نیست بلکه نتیجه‌ی افکارشان است.»

فصل چهارم: اندیشه و مقصود

در این فصل از کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند نویسنده می‌گوید: «ترس و شک، دو دشمن بزرگ اندیشه هستند. هرچقدر که بیشتر به آن‌ها بال‌وپر دهیم، در سراسر زندگی ما حضور خواهند داشت.»

فصل پنجم: عامل اندیشه دررسیدن به اهداف

در این فصل از کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند گفته می‌شود که هر توفیق و شکستی که در زندگی به وجود می‌آید، ثمره‌ی افکار ماست. حتماً این جمله را شنیده‌اید: «چه فکر کنید می‌توانید و چه فکر کنید نمی‌توانید، در هر دو صورت حق با شماست.» در حقیقت تفکرات شماست که نتایج اقداماتتان را به دنبال دارد. نویسنده همچنین اعتقاد دارد، آن‌هایی که دستاوردهای کمی دارند، کسانی هستند که برای رسیدن به اهدافشان کم‌تر ایثار می‌کنند و آن‌هایی که دستاوردهای بزرگ‌تری دارند، ایثار بیشتری می‌کنند.

فصل ششم: چشم‌اندازها و ایدئال‌ها

نویسنده در این فصل می‌گوید که آرزوها باید محقق شود و اهداف باید به دست آید. او معتقد است آنچه آرزوی شماست، در حقیقت شاکله‌ی وجودی‌تان را تشکیل می‌دهد.

فصل هفتم: صداقت

نویسنده کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند در این بخش می‌گوید: «بهترین و زیباترین بخش از شخصیت هر فرد صداقت اوست. در حقیقت، صداقت آخرین درس فرهنگ است.» او می‌گوید: «آرامش یکی از زینت‌های ارزشمند ذهن است.» وی توصیه می‌کند که از افکارتان به‌خوبی محافظت کنید.

در انتهای خلاصه‌ی کتاب آن‌ طور که انسان فکر می‌کند باید بگوییم که این کتاب یکی از شگفت‌انگیزترین کتاب‌های انگیزشی و سرشار از دروس عملی است.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *